جدول جو
جدول جو

معنی قال چاق کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قال چاق کردن
(دَ / دُو کَ دَ)
سر و صدا راه انداختن. جنگ و نزاع کردن
لغت نامه دهخدا
قال چاق کردن
سر و صدا راه انداختن، نزاع کردن
تصویری از قال چاق کردن
تصویر قال چاق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
قال چاق کردن
سر و صدا راه انداختن، نزاع کردن
تصویری از قال چاق کردن
تصویر قال چاق کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ / فِ کَ دَ)
از قاچاق ترکی + کردن فارسی. گریزاندن از گمرک. ادا نکردن باج. مال التجاره را به نهانی از عشار یا از راهی غیرمسلوک بردن تا ادای باج و گمرک آن نکنند. بهرجه
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ)
نزاع. جنگ پیدا شدن (در لهجۀ اصفهانی)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
روبراه کردن کار، وساطت در انجام گرفتن کاری
لغت نامه دهخدا
کش رفتن، گریزه کردن متاعی را پنهانی وارد کشور کردن و نپرداختن عوارض گمرکی آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قال چاق شدن
تصویر قال چاق شدن
ایجاد شدن نزاع پدید آمدن ستیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالچاق کردن
تصویر قالچاق کردن
فریاد کردن، ستیزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
لتهريبٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
Smuggle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
faire du trafic
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
контрабандировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
偷运
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabandear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
سمگلنگ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
চোরাচালান করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
ลักลอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
kusafirisha magendo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
kaçakçılık yapmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
密輸する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
להבריח
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
контрабандити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
밀수하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
menyelundupkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
schmuggeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
smokkelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabbandare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
przemycać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
contrabandear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قاچاق کردن
تصویر قاچاق کردن
तस्करी करना
دیکشنری فارسی به هندی